مهمانخانه خونین-The bloody inn

بازی فکری مهمانخانه خونین (Bloody Inn)

کم نیستند داستان‌هایی که توی مهمونخونه‌ها و هتل‌های عجیب و غریب اتفاق می‌افتند. از داستان‌های روح و شبح توی مهمونخونه‌های نیمه ویران تهِ یه جاده‌ی قدیمی و متروک گرفته تا داستان‌های دزدان دریایی پنهان شده تو یه مهمونخونه‌ی شلوغ و کثیف بین راهی که سر یه لیوان آبجو به هم می‌پرند و هرکی زور بیشتر یا شمشیر برنده‌تری داره، برنده‌اس.

اما این بین کمتر دیده شده مهمانخانه‌داری به دست خودش مشتریهاش رو به درک واصل کنه؛ و عجیب‌تر مادر و دختر مهمانخانه‌‌داری که به دست خود، ندیده و نشناخته، پسر دلبند خانواده رو از دنیا راهی آخرت کنند.شاید بشه با اطمینان گفت که طرح این داستان اولین بار از کامو ارائه شد.آلبر کامو، نویسنده‌ی فرانسوی که توی رمان “بیگانه” تکه‌ای از صفحه‌ی حوادث روزنامه به دست شخصیت اول داستان می‌ده با این خبر :«مردی از روستایی در چکسلواکی میگذارد و میرود تا ثروتی به هم برساند. بیست و پنج سال بعد، ثروتمند با زنی و بچه‌ای برمیگردد. مادر و خواهرش مهمانخانه‌ای را در روستای زادگاهش اداره می‌کردند. مرد برای اینکه آن‌ها را غافلگیر کند، زن و بچه‌اش را به مهمانخانه‌ای دیگر میبرد و خودش به دیدن مادر و خواهرش میرود که در بدو ورود او را به جا نمیاورند. محض تفریح به سرش میزند اتاقی در مهمانخانه بگیرد. پولش را نشان داده بود. شب، مادر و خواهرش با چکش می‌زنند او را میکشند تا پولش را بدزدند و بعد جسدش را می‌اندازند در رودخانه.»

دو سال بعد از این رمان، کامو دوباره از این ایده استفاده می‌کنه و این‌بار به یک نمایشنامه تبدیلش می‌کنه. نمایشنامه‌ی “سوء تفاهم” که باز هم شخصیت‌های اصلی، مادر، دختر و پسری غریب هستند که تو یه مهمونخونه‌ی تاریک با هم برخورد می‌کنند و در نهایت پسر با نقشه‌ی خواهر و با همدستی مادر خود به قتل می‌رسه.چه سوء تفاهم بزرگی!اینکه آیا همچین خبری صحت داشته و کامو واقعا اون رو در صحنه‌ی حوادث روزنامه‌ای خونده یا ایده‌ای خام بوده که از مغز خودش تراوش کرده، مشخص نیست.اما چیزی که مشخصه اینه که این ایده‌ی جذاب حالا حالاها جای کار داره و میشه حتی توی بازی‌های رومیزی به فرصتی برای رقابت تبدیلش کرد.

حالا در دنیای بازی‌های رومیزی و بازی‌های کارتی، بازی‌ای با همین داستان وجود داره.